امشب از ستاره شب یلدا
زن که مورد خشونت شوهرش قرار گرفت و مهم ترین اعضاء بندش را از دست داد
ستار
امشب به طول این شب یلدا گریستم
مثل ستاره خیره چو دریا گریستم
چون غصه گشت خالی و فارغ شدم ز درد
دیوانه وار با دل تنهاه گریستم
چون روز بهر گریه مجالی دگر نبود
رفتم به بستر غم آه شب یلدا گریستم
من روز و شب ز شِکوه مردان بیخرد
گه پشت پرده گاه هویدا گریستم
شد بغض کار من شب یلدا تا به صبح
مجنون شدم چو در غم ستارا گریستم
گویم تو را که این دل من سنگ خاره نیست
من را ببین که بر دل خارا گریستم
از هجر گل ببین که چو بلبل کنار جمع
بر برگ برگ شاخه طوبا گریستم
امشب که عکس روی تو در ساغرم فتاد
رفتم کنار ساغر و مینا گریستم
گه شیخ گشتم و،گه در کعبه !! آمدم
گاهی مسیح شدم و در کلیسا گریستم
دیدم لب بیرده و بینی و چشم گوش
از پای تا به سر همه یکجا گریستم
جاوید بین تو سنت اعراب این زمان
تنها گریستم تک و تنها گریستم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
دوستان عزیز :
سلام ادب خدمت تک تک خواننده گان عزیز این وبلاک!! لطفا با نظریات نیک تان ما را در بهتر ساختن این وبلاک کمک نماید :
تشکر