مردم :
نوید تازه!!
مردم !
مردم گروه ساقط مردم.
روح مرده تن مرده و تکیده و نا معلوم
در زیر بار شوم جسد ها شدم
از غربت به غربت دیگر مردم
در غربت سرای جانسوز
مردم، تنهای تنها مردم
در قفس و بی نفس مردم
ار اوج درد ناک جنایت
با دسته بند سیاه
در زیر ظلم قوم بی ریا
مردم، تنهای تننها مردم
مردم ز بس امیدم در ظلم سیاه چاه بود
در کشور خود مردم از دست که ملا بود
پیوسته در عذابم
از دست علم اعراب
من سنتی که بودم
سنت گرا مردم
مردم، تنهای تنها مردم
مردم
با یک شعار ساده
با حکم احمقانه
با نام آن خدای .... بی دست و پا مردم
مردم تنها تنها مردم
ب
بی گور و کفن مردم
بی نام وطن مردم
از سلطه جنگ مردم
از دست تفنگ مردم
از دست مجاهید جان
با رنگ بی رنگ ...
مردم، تنهای تنها مردم
بس کن نمیخواهم! دیدم
چشمان پر تشنج محکومی را از کاسه بیرون می انداخت
بس کن نمیخواهم!
بس کن نمی خواهم ! دیدم
در کوره سوز ناک میریخت می خندید
با دینش
مردم تنهای تنها مردم
اما همیشه، تنها بودم
بر این بهشت فروشان
خیره میشدم
می دیدم
بر ما دوزخ می آورند
مردم تنهای تنها مردم
اما
بی سر و صدا
مردم
(جاوید)
نوید تازه!!
مردم !
مردم گروه ساقط مردم.
روح مرده تن مرده و تکیده و نا معلوم
در زیر بار شوم جسد ها شدم
از غربت به غربت دیگر مردم
در غربت سرای جانسوز
مردم، تنهای تنها مردم
در قفس و بی نفس مردم
ار اوج درد ناک جنایت
با دسته بند سیاه
در زیر ظلم قوم بی ریا
مردم، تنهای تننها مردم
مردم ز بس امیدم در ظلم سیاه چاه بود
در کشور خود مردم از دست که ملا بود
پیوسته در عذابم
از دست علم اعراب
من سنتی که بودم
سنت گرا مردم
مردم، تنهای تنها مردم
مردم
با یک شعار ساده
با حکم احمقانه
با نام آن خدای .... بی دست و پا مردم
مردم تنها تنها مردم
ب
بی گور و کفن مردم
بی نام وطن مردم
از سلطه جنگ مردم
از دست تفنگ مردم
از دست مجاهید جان
با رنگ بی رنگ ...
مردم، تنهای تنها مردم
بس کن نمیخواهم! دیدم
چشمان پر تشنج محکومی را از کاسه بیرون می انداخت
بس کن نمیخواهم!
بس کن نمی خواهم ! دیدم
در کوره سوز ناک میریخت می خندید
با دینش
مردم تنهای تنها مردم
اما همیشه، تنها بودم
بر این بهشت فروشان
خیره میشدم
می دیدم
بر ما دوزخ می آورند
مردم تنهای تنها مردم
اما
بی سر و صدا
مردم
(جاوید)